2024-03-29T16:28:30Z
https://www.ijf-isaforestry.ir/?_action=export&rf=summon&issue=713
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1390
3
4
بررسی رابطۀ بین تعداد نمونه و تنوع ژنتیکی راش شرقی (Fagus orientalis Lipsky)
دستیابی به تعداد نمونه، موضوع مهمی در پژوهش¬های تنوع ژنتیکی و برنامههای حفاظتی است. ارزیابی تعداد نمونۀ لازم و کافی، به اطلاعات دقیقی در مورد تنوع و تمایز ژنتیکی نیاز دارد که به¬طور معمول در دسترس نیست. در این پژوهش تعداد نمونۀ مورد نیاز برای برآورد دقیق تنوع ژنتیکی در سطح درختان بالغ و نتاج در یک جمعیت راش (Fagus orientalis Lipsky) در مرکز جنگلهای خزری ایران بررسی شد. به این منظور ژنوتیپ 350 درخت بالغ و 480 بذر از 60 درخت مادری به¬وسیله 4 میکروساتلایت هستهای تعیین شد. نتایج نشان داد که حدود 300 درخت برای اندازهگیری صحیح غنای آللی یک توده مورد نیاز است. درصورتیکه برای محاسبۀ هتروزیگوتی مورد انتظار تعداد درخت کمتری (30 درخت) کفایت میکند. از آنجا که بذرهای بررسی¬شده از 50 درخت مادری (هر درخت حداقل 8 بذر)، حدود 90% از تنوع آللی موجود در تودۀ مورد بررسی دربر دارند، بنابراین جمعآوری بذر حداقل از 50 درخت از هر توده برای برنامههای حفاظتی توصیه میشود. با وجود اینکه اکثر آللهای موجود در درختان توده در بذرها نیز مشاهده شدند، ولی تنوع ژنتیکی بذرها به¬طور قابل توجهی کمتر از تنوع ژنتیکی درختان توده بود که نشان¬دهندۀ اهمیت حفاظت از تودههای طبیعی و حفاظت in situ است. این نتایج برای دیگر گونههای درختی که توزیع (گسترده)، روش ازدیاد (بادگرده افشان، انتشار بذرها به¬وسیلۀ جاذبه)، تراکم (حدود 400-200 پایه در هکتار) و ساختار ژنتیکی مشابهی با راش دارند، قابل استفاده است.
راش (Fagus orientalis Lipsky)
تنوع ژنتیکی
میکروساتلایت
جمعآوری بذر
2012
01
01
265
275
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_4662_71570e76d718ac12e080066c18a8049e.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1390
3
4
ارزیابی امکان برآورد برخی مشخصه¬های کمی جنگل¬های زاگرس با استفاده از تصاویر ماهوارۀ IRS-P6 (مطالعۀ موردی: جنگل¬های شهرستان بانه)
هدف از تحقیق حاضر، بررسی امکان برآورد مشخصههای تراکم (تعداد پایه در هکتار) و سطح مقطع درختان با استفاده از تصاویر سنجندههای LISS-III و PAN ماهوارۀ IRS-P6، در بخشی از جنگلهای زاگرس شمالی در شهرستان بانه استان کردستان است. بهمنظور جمعآوری دادههای زمینی از یک شبکۀ آماربرداری بهروش منظم تصادفی شامل312 قطعه نمونۀ دایرهای شکل 1/0 هکتاری استفاده شد. تصحیح هندسی تصاویر با استفاده از 29 نقطۀ کنترل بهروش چندجملهای با خطای 81/6 متر انجام شد. پس از پردازش تصاویر، ارزشهای متناظر قطعههای نمونۀ زمینی (آمارههای میانگین، انحراف معیار و دامنه) بهعنوان متغیر مستقل از تصاویر اصلی، شاخصهای گیاهی متناسب و مولفههای حاصل از تحلیل مؤلفههای اصلی استخراج و تعداد در هکتار و سطح مقطع بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. با استفاده از تحلیل رگرسیونی چندگانه و روش گام به گام بهترین مدلهای رگرسیونی تولید و با در نظر گرفتن معیارهای ریشۀ دوم میانگین مربعات خطا (RMSE)، اریبی (Bias)، همبستگی و مقدار F، مدل مناسب انتخاب شد. ضریب تعیین بهترین مدل برآوردکنندۀ سطح مقطع و تراکم بهترتیب 42/0 و 31/0 با استفاده از متغیرهای پیشبینیکنندۀ (باندهای اصلی و شاخصهای گیاهی) حاصل شد. مقادیر RMSE و اریبی بهترین مدلها بهترتیب 40 و 27/1 درصد برای سطح مقطع و 46 و 5/9 درصد برای مشخصۀ تعداد در هکتار بهدست آمد. افزودن دادههای کمکی فیزیوگرافی سبب بهبود مدلهای بهدستآمده نشد.
تراکم جنگل
سطح مقطع
IRS-P6
رگرسیون چندگانه
جنگل¬های زاگرس شمالی
2012
01
01
277
289
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_4663_3a96f76d3c17457223717c08ab47a0a9.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1390
3
4
تأثیر متغیرهای هواشناسی و مقدار باران بر باران¬ربایی کاج تهران و سرو نقره¬ای در منطقۀ خشک (مطالعۀ موردی: بیارجمند شاهرود)
این پژوهش با هدف اندازهگیری مقدار بارانربایی و تعیین سهم مهمترین متغیرهای هواشناسی مؤثر و مقدار باران بر مقدار بارانربایی گونههای کاج تهران (Pinus eldarica Medw.) و سرو نقرهای (Cupressus arizonica Green.) در یکی از جنگلکاریهای مناطق خشک کشور در شهر بیارجمند استان سمنان با میانگین سالیانۀ بارندگی، 127 میلیمتر و درجۀ حرارت 16 درجۀ سانتیگراد، انجام گرفت. مقدار بارندگی با استفاده از سه جمعآوریکنندۀ نصبشده در یک فضای باز، اندازهگیری شد. برای اندازهگیری مقدار تاجبارش، از هر گونه پنج اصله درخت انتخاب شد و هشت جمعآوریکننده در زیر هر درخت نصب و اندازهگیریها در طول سال 1388 انجام شد. تجزیۀ ارتباطی مقدار باران و مقادیر روزانۀ متغیرهای هواشناسی مانند سرعت باد، رطوبت نسبی، تبخیر و درجۀ حرارت در ارتباط با نسبت بارانربایی به باران کل (درصد بارانربایی) انجام شد. از مجموع 26 مورد بارندگی در طول دورۀ اندازهگیری، 6/44 درصد از بارندگی کل برای درختان کاج تهران و 6/32 درصد از بارندگی کل برای درختان سرو نقرهای بهصورت بارانربایی از دسترس درختان خارج شد و به سطح خاک نرسید. نتایج نشان داد که عامل مقدار باران بهتنهایی همبستگی بهنسبت بالایی با مقدار درصد بارانربایی در هر دو گونه دارد و بهکمک آن میتوان مقدار بارانربایی را با دقت بالایی پیشبینی کرد. همچنین نتایج نشان داد که استفاده از متغیرهای هواشناسی مانند درجۀ حرارت، رطوبت نسبی و تبخیر به بهبود برآورد درصد بارانربایی با مدلهای پیشنهادی کمک میکند، بنابراین استفاده از این متغیرها برای تخمین درصد بارانربایی بهویژه در جنگلکاریهای شهری با گونههای یادشده و جنگلکاریهای نزدیک ایستگاههای هواشناسی در مناطق خشک، توصیه میشود.
مقدار باران
باران¬ربایی
متغیرهای هواشناسی
سرو نقره¬ای
کاج تهران
منطقۀ خشک
2012
01
01
291
303
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_4664_ed97bbd095db899690b74c3e39f1d5cd.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1390
3
4
کاربرد دو روش کریجینگ و IDW در پهنهبندی تراکم و تاجپوشش جنگلهای شاخهزاد بلوط (مطالعۀ موردی: منطقۀ کاکارضای خرمآباد لرستان)
این تحقیق بهمنظور بررسی ساختار مکانی متغیرهای تراکم و تاجپوشش جنگلهای شاخهزاد بلوط کاکارضای خرمآباد و امکان استفاده از دو روش درونیابی کریجینگ و IDW برای برآورد و نقشهسازی آنها در عرصهای به مساحت 54 هکتار انجام گرفت. نمونهبرداری با استفاده از شبکهای منظم به ابعاد 100×100 متر و با اندازهگیری قطعات نمونۀ دایرهایشکل 15 آری انجام گرفت. در مجموع 54 قطعه نمونه در این عرصه اندازهگیری شد. با استفاده از دادههای زمینمرجع برداشتشده، واریوگرامهای تجربی همسانگرد برای متغیرهای تراکم و تاجپوشش جنگل محاسبه شد. نتایج واریوگرافی نشان داد که متغیرهای مورد بررسی از ساختار مکانی متوسطی برخوردارند. ابتدا مدلی کروی بر واریوگرامها برازش شد. سپس برآوردها بهروش کریجینگ معمولی با بلوکهای 38×38 متر و نیز بهروش IDW انجام گرفت. نتایج ارزیابی روشها نشان داد که برآوردها نااریب هستند، در نتیجه میتوان نقشۀ توزیع مکانی متغیرهای تراکم و تاجپوشش را با دقتی مناسب تولید کرد. براساس نتایج تحقیق حاضر میتوان استفاده از دو روش کریجینگ و IDW را برای کمک به برنامهریزی در دیگر جنگلهای شاخهزاد بلوط در منطقه زاگرس که وضعیتی مشابه با عرصۀ این تحقیق دارند، توصیه کرد.
تراکم
تاجپوشش
کریجینگ
IDW
جنگل بلوط شاخهزاد
2012
01
01
305
316
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_4666_d6c1713ff56801ee47d134746b2f5703.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1390
3
4
بررسی بازیابی خصوصیات فیزیکی خاک و استقرار تجدید¬حیات طبیعی در مسیرهای چوبکشی (مطالعۀ موردی: جنگل¬های حوضۀ ناو اسالم)
خصوصیات خاکی متأثر از حرکت ماشینآلات در مسیرهای چوبکشی و استقرار تجدیدحیات و گونههای علفی در این مسیرها پس از اتمام عملیات بهرهبرداری، فرصت مناسبی برای بررسی عکسالعمل استقرار گونههای مختلف گیاهی در برابر شرایط خاکی است. این تحقیق در سری یک جنگل ناو اسالم انجام شده است. از میان مسیرهای چوبکشی موجود، مسیرهایی که از زمان استفاده آنها بهعنوان مسیر چوبکشی حدود 10 سال میگذشت، مورد بررسی قرار گرفت. در هر یک از این مسیرها و در جنگلهای همجوار این مسیرها (جنگل طبیعی)، نمونههای خاک و همینطور نوع و تعداد تجدیدحیات استقراریافته برداشت شد. نتایج نشان داد که بین مسیرهای چوبکشی و جنگل طبیعی از نظر خصوصیات فیزیکی خاک مانند وزن مخصوص ظاهری، تخلخل، درصد رطوبت اشباع و بافت خاک، اختلاف معنیداری وجود دارد. همچنین از نظر تجدیدحیات طبیعی گونههای افرا شیردار، ممرز و توسکا، اختلاف معنیداری بین مسیرهای چوبکشی و جنگل طبیعی وجود دارد، در حالی که تجدیدحیات گونههای راش و افرا پلت در دو مکان مورد بررسی تفاوت معنیداری را نشان ندادند. تجدیدحیات توسکا بهطور معنیدار در مسیرهای چوبکشی بیشتر از جنگل طبیعی است و تجدیدحیات گونۀ افرا شیردار و ممرز در جنگل طبیعی بیش از مسیر چوبکشی است. از بین خصوصیات فیزیکی اندازهگیریشدۀ خاک، وزن مخصوص ظاهری، تخلخل و بافت خاک ارتباط معنیداری با نوع و تعداد تجدیدحیات مستقرشده در مسیرهای چوبکشی و جنگل طبیعی دارند و از بین گونههای موجود نیز افرا شیردار بیشترین همبستگی را با خصوصیات فیزیکی خاک نشان داد. این تحقیق نشان داد که سرشت برخی از گونههای جنگلی به شکلی است که تجدیدحیات آنها بهشدت تحت تاثیر خصوصیات فیزیکی خاکهاست و برخی دیگر در این ارتباط بیتفاوت هستند. این موضوع میتواند در کنار تعیین چگونگی عکسالعمل گونههای جنگلی نسبت به خصوصیات فیزیکی خاک، در جنگلشناسی و مدیریت تودههای جنگلی، استفاده شود.
مسیر چوبکشی
فشردگی خاک
خصوصیات فیزیکی خاک
تجدید¬حیات طبیعی
2012
01
01
317
329
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_4667_c6549b182f1af309596c1c82488cf266.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1390
3
4
معرفی فلور، شکل زیستی و کوروتیپ گونه¬های گیاهی در پارک جنگلی سد تاریک، رودبار
پارک جنگلی سد تاریک رودبار با وسعت 85/614 هکتار در جنوب شرقی شهرستان رشت قرار دارد. هدف از این تحقیق، بررسی ترکیب فلوریستیک، تعیین شکلهای زیستی و کوروتیپ گونههای گیاهی این منطقه است. برای بررسی فلوریستیک منطقه از روش پیمایش زمینی استفاده شد و گونههای گیاهی منطقه به تفکیک گونه و جنس شناسایی شدند. نتایج این بررسی نشان داد که در این پارک 90 گونۀ گیاهی متعلق به 46 خانواده و 81 جنس وجود دارد. Asteraceae با 1/11 درصد (10 گونه)، Rosaceae با 9/8 درصد (8 گونه) و Apiaceae با 7/6 درصد (6 گونه) از مهمترین خانوادههای منطقه هستند. بررسی شکل زیستی گیاهان بهروش رانکایر نشان داد که همیکریپتوفیتها با 3/43 درصد (39 گونه) و فانروفیتها با 30 درصد (27 گونه)، اشکال رویشی غالب منطقه را تشکیل میدهند. فراوانی حضور فانروفیتها و همیکریپتوفیتها در منطقه معرف وجود شرایط اقلیمی مناسب برای رویشهای مناطق معتدله است. از نظر کوروتیپ گونههای گیاهی، بر اساس روش زُهری، بیشترین غنای گونهای (32 گونه، 6/35 درصد) به ناحیۀ رویشی اروپا- سیبری تعلق دارد. با توجه به اینکه از نظر جغرافیای گیاهی این ناحیه در حوزۀ هیرکانی قرار دارد، درصد بالای عناصر ناحیۀ اروپا- سیبری در منطقه توجیهپذیر است.
فلوریستیک
شکل زیستی
کوروتیپ گونه¬های گیاهی
پارک جنگلی سد تاریک
رودبار
2012
01
01
331
340
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_4668_20f1df7f3f1ffd373bef61aacfa75b03.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1390
3
4
ویژگی¬های کمی و کیفی اوری و لور در فرم¬های مختلف زمین در ذخیره¬گاه جنگلی اندبیل خلخال
در این تحقیق برای بررسی ویژگیهای کمی و کیفی گونۀ اوری (.Quercus macranthera F&M) و لور (Carpinus orientalis Mill.) یکی از رویشگاههای مهم این دو گونه در ذخیرهگاه منطقۀ جنگلی اندبیل واقع در شهرستان خلخال انتخاب شد. در داخل هر یک از فرمهای مختلف زمین (یال، دامنه و دره) در چهار جهت جغرافیایی (شمال، جنوب، شرق و غرب) از حد ارتفاعی پایین تا بالا بهصورت انتخابی، قطعات نمونۀ دایرهایشکل به مساحت 5 آر (500 مترمربع) و به تعداد 48 قطعهنمونه، انتخاب و مشخصههای مورد بررسی در داخل هر یک از قطعات نمونه یادداشت و نسبت به اندازهگیری مشخصههای کمی و کیفی درختان اقدام شد. نتایج نشان داد که پراکنش هر دو گونه از ارتفاع 1940 تا 2540 متر از سطح دریا است، اما از ارتفاع2380 تا 2540 متر درختان بهصورت پراکنده در منطقه حضور دارند. بهطور کلی جهتهای شمالی و فرمهای دامنه و دره رویشگاههای مناسبی از نظر ویژگیهای کمی و کیفی درختان اوری و لور هستند. 8/95 درصد پایههای اوری و 7/96 درصد لورها شاخهزاد هستند، بلندترین درختان اوری (65/3متر) و لور (62/2 متر) در بخش شاخهزاد هر دو در فرم دره و در جهت شمالی مشاهده شدند. بیشترین ارتفاع تنه اوری (30/2 متر) و لور (7/1متر) هر دو در فرم دامنه اندازهگیری شدند. بیشترین زادآوری در جهت شمالی دیده شد. از نظر ویژگیهای کیفی نیز مشخص شد که بهترین درختان، در فرم دره قرار دارند.
نیاز¬های رویشگاهی
خصوصیات اکولوژیک
خصوصیات جنگل¬شناسی
اوری
لور
خلخال
2012
01
01
341
353
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_4669_bb345b3deb27ecf1f875912f18a533c2.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1390
3
4
تأثیر بهبود شرایط خاک بر پاسخ¬های انباشت فلز کادمیوم در نهال¬های یک¬سالۀ صنوبر (Populus alba L.)
منابع انسانی آلودگی کادمیوم در خاکها، بهویژه در خاکهای زراعی به نگرانی بزرگی تبدیل شده است. گیاهپالایی روشی ساده، اقتصادی و سازگار با محیطزیست برای پالایش محیطهای آلوده بهشمار میآید. در این تحقیق، اثر بسترهای کاشت بر انباشت کادمیوم در اندامهای هوایی (برگ، ساقه و شاخهها) و اندام زیرزمینی نهالهای یکسالهء صنوبر (Populus alba L.) بررسی شد. 3 بستر کاشت تهیهشده با 4 غلظت نمک کلریدکادمیوم (CdCl2,2.5H2O) بهطور یکنواخت و در خارج از گلدان آلوده گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار انجام شد. در پایان تابستان (6 ماه دورۀ رشد)، میزان انباشت فلز کادمیوم در برگها، ساقه/شاخهها و ریشههای صنوبرها تعیین شد. نتایج نشان داد که اگرچه تفاوت انباشت در اندامها، در بسترهای کاشت مختلف در برخی حالتها متفاوت نبود (01/0P <)، اما با توجه به تولید زیتودۀ بیشتر در بسترهایکاشت بهبودیافته در مقایسه با بستر کاشت شاهد، جذب کل کادمیوم به بیش از 2 برابر نسبت به بستر کاشت شاهد در آلودگی 150 میلیگرم کادمیوم در کیلوگرم رسید. استفاده از کلاتکنندههای سنتتیک در راستای افزایش کارایی گیاهپالایی، اثرهای محیط زیستی زیادی بههمراه دارد، درحالیکه در روشهای سازگار با طبیعت، این اثرهای نامطلوب وجود ندارد.
کادمیوم
گیاه¬پالایی
بستر کاشت
کلات¬کننده¬های سنتتیک
صنوبر
2012
01
01
355
366
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_4670_61234e74c779c3b6d5d96756639b1981.pdf